نگاهی گذرا به زندگی نورانی حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام- سیّد امیرحسین طالقانی

حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام همسر امام حسن عسکری علیه السلام  و مادر امام زمان علیه السلام قبل از ورود به خانه امام عسکری علیه السلام «ملیکه» نام داشتند ایشان دختر «یشوعا» پسر «قیصر» پادشاه روم و مادرشان از نواده های «شمعون» وصی حضرت عیسی علیه السلام بود .(1)

جدش «قیصر» قصد داشت ایشان را در 13 سالگی به ازدواج برادرزاده خود در آورد بدین خاطر دستور داد تا جشن ازدواج آنان با شکوه هر چه بیشتر برپا شود هنگام اجرای مراسم ازدواج توسط کشیش های مسیحی، به یکباره اشیا و وسایل جلسه فروریخت و همه چیز شکست بار دیگر جلسه را آراستند باز هم تکرار شد و همه چیز شکست تا اینکه کشیش ها به قیصر گفتند این ازدواج نباید انجام شود .(2)

نرجس خاتون علیهاالسلام شبی در عالم رویا به خدمت پیامبر اکرم صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ و حضرت عیسی علیه السلام  رسید و حضرت عیسی علیه السلام به او بشارت

 


1- . کمال الدین ، ج 2 ،ص 42 ، شیخ صدوق قرن چهارم .
2- . کمال الدین، ج 2 ، ص 422 ؛ منتهی الآمال ؛ ج 2 ؛ ص 477 ، محدث قمی .
صفحه ۴۸

دادند که تو باید به ازدواج فرزند خاتم الانبیا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ درآیی و باید دین ایشان را اختیار کنی ، پس از بیدار شدن بی صبرانه در انتظار فرزند پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ  بود تا اینکه در شبی دیگر در رؤیای صادقانه به او بشارت دادند که به زودی سپاه اسلام به جنگ روم خواهد آمد و تو باید خود را به شکل کنیزان در آوری و در بین آنها حرکت کنی او پس از بیدار شدن منتظر زمان موعود بود تا اینکه جنگ شروع شد و او با انجام دستورات و قرار گرفتن در بین کنیزان به اسارت سپاه اسلام در آمد و در میان اسیران عادی به شهر بغداد منتقل شد .(1)

متوکل عباسی در سال 243 هجری امام هادی علیه السلام را به همراه امام حسن عسکری علیه السلام 11 ساله و همه اعضای خانواده از مدینه به شهر سامرا تبعید کرد حدود سال 250 هجری امام هادی علیه السلام  یکی از دوستان خود به نام « بُشر بن سلیمان » را به همراه نامه ای از خود به بغداد فرستادند او به محلی که امام فرموده بود آمد و مشاهده کرد اسرای جنگ روم در معرض فروش گذاشته شده اند و در بین آن ها کنیزی است که از فروش خود ممانعت می کند نزدیک آمد و نامه حضرت را به او داد هنگامی که کنیز نامه را خواند از مامور فروش اسیران خواست که او را فقط به حامل این نامه بفروشد بُشر بن سلیمان کنیز را خریداری کرد و او را از بغداد به سامرا و به خدمت امام هادی علیه السلام  آورد و بدین ترتیب حضرت

 


1- . کمال الدین ، ج 2 ، ص 422، شیخ صدوق ، قرن چهارم .
صفحه ۴۹

نرجس خاتون علیهاالسلام وارد منزل امام هادی علیه السلام شد و اسلام اختیار نمود .(1)

امام هادی علیه السلام  حضرت حکیمه خاتون علیهاالسلام  خواهر خود را فرا خواندند و به او ماموریت دادند که حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام را با خود به منزل خود ببرد و احکام و دستورات الهی را به او بیاموزد ؛ زیرا او همسر ابا محمد علیه السلام  و مادر امام قائم علیه السلام  خواهد بود .(2)

پس از مدتی امام هادی علیه السلام حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام  را به ازدواج فرزند خود امام حسن عسکری علیه السلام  در آوردند تا اینکه در سال 254 هجری امام هادی علیه السلام  به شهادت رسیدند و امام عسکری علیه السلام  به امامت رسیدند .

نرجس خاتون علیهاالسلام  در دوران امامت امام عسکری علیه السلام همراه و پشتیبان حضرت در دوران پرمشقت تبعید در سامرا بودند تا اینکه در سال 255 هجری به نور پربرکت امام زمان علیه السلام  باردار شدند در حالی که بارداری ایشان مخفی بود و ایشان حامل و محافظ اسرار الهی برای محافظت از حجت خدا بود و ایشان بارداری خود را حتی از نزدیکترین افراد نیز پنهان می کرد حکیمه خاتون علیهاالسلام  می گوید در شب نیمه شعبان به دعوت امام عسکری علیه السلام برای مراقبت از نرجس

 


1- . کمال الدین ، ج 2 ، ص 423، شیخ صدوق ، قرن چهارم .
2- . کمال الدین ، ج 2 ، ص 423 .
صفحه ۵۰

خاتون علیهاالسلام به خانه حضرت رفتم و هنگامی که با او روبرو شدم هیچ گونه نشانه ای از بارداری در او دیده نمی شد .(1)

حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام  علاوه بر ولادت حضرت مهدی علیه السلام  و مراقبت و محافظت از ایشان در دوران6 ساله امامت امام حسن عسکری علیه السلام  همیشه یار و پشتیبان آن حضرت بود و تا آخرین لحظات زندگی امام نیز در کنار بستر شهادت ایشان بود .(2)

به گزارش رجال نجاشی پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام  حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام  مدتی در خانه محمد بن علی بن حمزه اقامت داشت و آن حضرت در شهر سامرا رحلت فرمود و پیکر مطهّرش در کنار مزار مطهر امام عسکری علیه السلام  به خاک سپرده شد . (3)

 


1- . کمال الدین ، ج 2 ، ص 424 .
2- . کمال الدین ، ج 2 ، ص 474 .
3- . رجال نجاشی ، ص374 ، محمد بن علی بن حمزه، نجاشی، قرن پنجم .
صفحه ۵۱

بخشی از مقدمۀ

استاد سیّد رضا هاشمی

بر کتاب

ملیکۀ دنیا و آخرت حضرت نرجس علیهاالسلام

تا از سفر روم به بغداد شدی *** با دیدن پیک نور دلشاد شدی

در قصر ملک دلت ز غم ویران بود *** در سامره لیک ، خانه آباد شدی

توفیق بزرگی نصیبم شد که به پیشنهاد برادر بزرگوارم جناب آقای خرم فر مقدمۀ کوتاهی برکتاب اشعار مرتبط با « ملیکۀ دنیا و آخرت حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام » بنویسم.

از آنجایی که گمان می کنم عزیزانی که این کتاب گران سنگ را مطالعه می کنند آشنایی اجمالی بلکه تفصیلی با زندگی والدۀ ماجدۀ امام عصر - ارواحنا فداه - دارند، برآن شدم به یادآوری چند ویژگی ممتاز آن بانو بسنده کنم:

 

صفحه ۵۲

درست کرداری و پاکیزگی در محیطی ناسالم

در طول تاریخ ، بندگان خالصی برای خدای متعال بوده اند که مانند ماه شب چهارده در محیط ظلمانی رویگردان از اخلاق و معنویت می درخشیدند و چنان سلامت خود را حفظ کرد که به بالاترین درجات رسیدند ؛ افرادی مانند حضرت خدیجه علیهاالسلام که در محیط شرک آلود و به دور از عفّت و اخلاق زمان جاهلیّت به «خدیجۀ طاهره» مشهور شد و به شرافت همسری خاتم انبیا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ نایل گردید .

یا مانند بانو آسیه علیهاالسلام که چهل سال در خانۀ پلیدترین انسان زیست ، ولی چنان طاهره ماند که خدای متعال او را در قرآن ستود.

مادر والامقام حجّت بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف نیز در محیط ناپاک قصرِ قیصر چنان سلامت و طهارت دارد که ربّ العالمین دامان پاکش را ظرف وجود پُربرکت آخرین خلیفه خود بر می گزیند.

از اینکه حضرت نرجس علیهاالسلام چه شرایطی را در زندگی پیش از اسارت و ازدواج در روم طی کرد ، گزارش چندانی در دست نداریم ، امّا یقین داریم که هیچ چیز در خاندان عصمت بی حساب و حکمت نیست و مسلّماً بانویی که چنین شرافتی دارد ، پیشینۀ روشن و درخشانی نیز داشته است.

مصداق بارز ملاک نبودن قبیله و زبان و... در تقرّب به خداوند

در مذهب اهل بیت علیهم السلام قبیله ، تبار و نژاد اهمیتی ندارد. آنچه مهم است تقواست. آنچه میزان سنجش آدمیان است ، تقرّب به

 

صفحه ۵۳

خداوند است.

تعصّبات قبیله ای در اعراب جاهلیّت و حتّی در دنیای پیشرفته و تکنولوژی زدۀ امروزی سرنوشت ساز و تعیین کننده است ؛ تعصّباتی که میزان و ملاک داوری در مورد افراد قرار می گیرد.

تعصّبات قبیله ای یکی از عوامل پیروزی کودتای سقیفه و غصب حق امیرالمؤمنین علیه السلام بود . تعصّبات قبیله ای باعث شد تا بسیاری از مشرکان دعوت رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ را نپذیرند. بسیاری از مردم طائف می گفتند: ما به پیامبری که از قبیلۀ ثقیف نباشد ایمان نمی آوریم!

مرحوم سیّد مرتضی نقل کرده است :

روزی ابوجهل با پیامبر اکرم صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ مصافحه کرد ، به او گفتند : ابوجهل! آیا با چنین کسی مصافحه می کنی؟!

گفت: به خدا سوگند می دانم که پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ است ، امّا ما چه زمانی تابع فرزندان عبدمناف بوده ایم !!!

تعصّب در مورد اعراب گونۀ خاصی دارد ، تا جایی که در روایت آمده است: خداوند بسیاری از اعراب را به خاطر عصبیّت عذاب می کند. همچنین در زمان پادشاه دوم ، حکومت کاملاً بر اساس تعصّب عربی اداره می شد.

جالب است بدانید در سقیفه نیز هنگامی که ابوبکر می خواست بر برتری مهاجران نسبت به انصار استدلال کند چنین گفت : « هُم أَوسَطُ

 

صفحه ۵۴

الْعَرَبِ نَسَباً وَداراً ؛ اینان برگزیدۀ عرب از حیث نسب و جایگاه هستند » .(1)

حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام مادر مولای ما امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف نه عرب بودند ، و نه در سرزمین جزیرة العرب ، زندگی می کردند و نه حتّی نژاد عربی داشتند ؛ بانویی با نژاد رومی در منطقه ای دور از جزیرة العرب . امّا برای خدای متعال و اهل بیت علیهم السلام نژاد ، قبیله و زبان ملاک برتری نیست .

به راستی چه گوهری در وجود این بانو بود که خاتم انبیا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ شخصاً از ایشان برای امام عسکری علیه السلام خواستگاری کردند؟

خداوند بزرگ بانویی را از سرزمین روم به شهر سامرا آورد و مادر آخرین خلیفۀ خویش قرار داد .

سبحان اللّٰه !!

در برابر مقام و منزلت این بانوی بزرگوار ، عقل حیران می شود! حساس ترین لحظه عالم بشریت صبح روز نیمۀ شعبان است ؛ آن هنگام که آخرین خلیفه خدا پای بر عرصه گیتی نهاد . امام عسکری علیه السلام به فرزند والامقامش فرمود:

« تکلَّمُ یا بُنیَّ ؛ پسرم سخن بگو ».

فَقالَ: أشهِدُ اللّٰه أَلّا إِلَهَ إِلّا اللّٰه وَحدَهُ لا شَريك له وأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمّداً رَسُولُ اللّٰه صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ .

آن وجود مقدّس به یگانگی خدا و رسالت پیامبر گواهی داد.

 


1- . البداية والنهاية ، ج 5، ص 246.
صفحه ۵۵

ثُمَّ صَلَّىٰ عَلىٰ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَعَلَىٰ الْأئمّة إِلّا أَن وَقَفَ عَلَىٰ أبيه ؛ سپس بر امیرالمؤمنین و ائمه طاهرین علیهم السلام تا پدر بزرگوارش صلوات فرستاد.

نکته جالب توجّه آن است که در چنین لحظۀ حساسی که بقیة اللّٰه الأعظم عج الله تعالی فرجه الشریف نام مقدّس یازده امام معصوم را بر زبان مبارکش جاری فرمود ، امام عسکری علیه السلام خطاب به حضرت حکیمه خاتون علیهاالسلام فرمودند:

يا عَمَّة ، اذهبي بِهِ إِلىٰ أُمِّهِ لِيُسَلِّمَ عَلَيْهَا وَاعْطِني بِهِ ؛ عمّه جان ! فرزندم را نزد مادرش ببر، تا بر مادرش سلام کند.

سلام خداوند بر مادر حجّة بن الحسن که آخرین خلیفۀ خداوند در آغازین لحظات زندگی نورانی اش به امر امام عسکری علیه السلام بر او سلام کرد .(1)

در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده است که : مردم پس از ظهور وجود مقدّس امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف با نام مبارک مادر بزرگوارشان آشنایی دارند یا دستِ کم بسیاری از آنان آشنا هستند ؛ چرا که فرمودند:

زمانی که امر بر مردم مُشتبَه می گردد با ندایی از آسمان نام پدر و مادر امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف برده می شود و این شک

 


1- . كمال الدين ، ج 2 ، ص 424.
صفحه ۵۶

و شبهه برطرف می گردد .(1)

همۀ این امتیازاتی که خداوند متعال و اهل بیت عصمت علیهم السلام به حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام داده اند ، نشان می دهد که در دین مبین اسلام و مذهب جعفری ، نژاد و تیره و تبار و قبیله و زبان ،

ملاک نیست ، ملاک ، ایمان و تقواست.

عن أبي حمزة، قال: دخل سعد بن عبدالملك - وكان أبوجعفر علیه السلام يسمّيه: سَعدَ الخَير وهو من وُلد عبدالعزيز بن مروان - علىٰ أبي جعفر علیه السلام ، فبينا ينشج كما تنشج النساء.

قال: فقال له أبوجعفر علیه السلام : ما یبکیک یا سعد؟

قال: وكيف لا أبكىٰ وأنا من الشجره الملعونة في القرآن !؟

فقال له: لستَ منهم؛ أنت أموىٌّ مِنّا أهلَ البَيت، أما سَمعتَ قولَ اللّٰه عزّوجل يحكى عن إبراهيم: فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّى.

سعد بن عبدالملک _که امام باقر علیه السلام او را سعدالخیر می نامید و از فرزندان عبدالعزیز بن مروان بود _ در حالی که مانند زنان گریه می کرد ، نزد امام باقر علیه السلام رسید.

حضرت علیه السلام فرمود : ای سعد، چه چیزی تو را گریانده ؟

عرضه داشت: چرا نگریم که من از [نسل] درخت نفرین شده در قرآن هستم؟!

 


1- . غیبت نعمانی، باب14 ، ح 67 (آخر حدیث).
صفحه ۵۷

حضرت به او فرمود: تو از آنان نیستی ! تو از نسل شان هستی ولی از ما اهل بیتی ؛ مگر نشنیده ای سخن خدا در قرآن را ، نشنیده ای که از قول ابراهیم می گوید: هرکه از من تبعیّت کند ، از من است؟!

برتری حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام بر بسیاری از زنان مؤمن

همواره مردان و زنانی بوده و هستند که نزد خدای متعال آبرو دارند و مقرّبان درگاه خداوند به شمار می روند و در بین همان زنان نیز تفضیل و تفاوت وجود دارد.

نکتۀ شگفت انگیزی که راجع به مادر امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد، جمله ای است که در توصیف آن حضرت در روایات متعدّدی آمده است. از جمله از امام مجتبی علیه السلام در توصیف وجود مقدّس مهدی موعود عج الله تعالی فرجه الشریف نقل شده که فرمودند:

التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَينِ علیه السلام ابْنِ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ .(1)

نهمین فرزند برادرم امام حسین علیه السلام ، فرزند سرور کنیزان است.

این تعبیر در نقل های دیگری از امامان دیگر از جمله امام کاظم علیه السلام نیز گزارش شده که فرمودند:

ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ الَّذِي تَخْفَىٰ عَلَى النَّاسِ وِلَادَتُه؛ او فرزند

 


1- . كفاية الأثر فى النص على الأئمة الإثنی عشر، ص 226.
صفحه ۵۸

سرور کنیزان است ، کسی که ولادتش بر مردم پنهان می گردد.

اهل بیت طرفدار مکتب برده داری و کنیزداری نبودند و اشخاص را به خاطر این که کنیز یا عبد هستند به هیچ عنوان تحقیر نمی کردند. شاهد آن هم این است که مادر والامقام شش تن از امامان معصوم علیه السلام کنیز بوده اند و سپس«اُمّ ولد» شده اند ؛

یعنی مقام والای مادری امام معصوم علیه السلام به آنان عطا شده است.

معلوم می شود در مذهب اهل بیت علیهم السلام و در مرام خاندان عصمت کنیز بودن یا آزاد بودن به خودی خود یک امتیاز نیست ؛ چرا که اگر کنیز بودن ایراد بود ، امامان معصوم علیهم السلام هرگز کنیزی را به عنوان مادرِ جانشین خویش نمی خواستند.

ما برای آنکه این جمله شگفت انگیز در مورد حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام را بهتر درک کنیم ، لازم است که به توصیف مقام دو تن از مادران امامان بپردازیم که أمّ ولد یعنی کنیز بوده اند ، سپس به مقام مادری حجّت خدا نایل شده اند.

یکی از آنان ، جناب « حمیده » مادر والامقام امام کاظم علیه السلام است که مانند شمش طلا از تمام آلودگی ها و بدیها پاک شده است . (1)

در جملۀ دیگری امام باقر علیه السلام فرمودند:

 


1- . ...حَمِيدَةٌ مُصَفّاةٌ مِنَ الأدنَاسِ كَسَبيكَةِ الذَّهَبِ... . الكافى، ج 1، ص476.
صفحه ۵۹

حمیده در دنیا و محموده در آخرت ! (1)

از بعضی گزارش ها استفاده می شود که گاهی اشخاص سؤالات شرعی و فقهی خود را از جناب حمیده پرسیده اند.

بانوی والامقام دیگری که کنیز ، امّا مادر امام و حجّت خداست جناب « سمانه » مادر گرانقدر امام هادی علیه السلام است. در توصیف این بانوی طاهره، خود امام علیه السلام می فرمایند:

أُمِّي عَارِفَةٌ بِحَقِّي ؛(2) مادرم حقّ [امامت] مرا می شناخت .

در ادامه می فرمایند :

هیچ شیطان سرکشی به مادرم نزدیک نمی شد . (3)

حال، بهتر می توان معنای کلام امام مجتبی علیه السلام را درک کرد که نرجس خاتون را سرور کنیزان دانسته ا ند ؛ یعنی آن بانو نسبت به بانوانی مثل حضرت حمیده و حضرت سمانه _که خود از بالاترین اولیای خدای متعال بودند_، مقام سروری دارند. اللّٰه اکبر!!

و این جایگاه، مطلقاً به معنای بی اهمیّت شمردن جایگاه و مقام دیگرمادران پاکیزۀ اهل بیت علیهم السلام نیست.

آنچه عقل را بیشتر حیران و شگفت زده می کند آن است که نرجس خاتون نه تنها مقام سروری کنیزان دارند بلکه به نظر

 


1- . حَمِيدَةٌ فِي الدُّنْيا مَحْمُودَةٌ فِى الآخِرَةِ... . الكافى، ج 1 ، ص477.
2- . دلائل الإمامة، ص 410.
3- . لَا يَقْرَبُهَا شَيْطَانٌ مَارِد ... همان .
صفحه ۶۰

می رسد از بسیاری از بانوانی که کنیز نبودند و انتساب به اهل بیت عصمت علیهم السلام داشتند نیز مقام و جایگاه ویژه تری دارند.

به این گزارش که مرحوم صدوق در کتاب گران سنگ « کمال الدین» آورده اند بیشتر دقّت کنیم:

قَالَتْ حَكِيمَةُ: فَمَضَىٰ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام وَ جَلَسَ أَبُو مُحَمَّدٍ علیه السلام مَكَانَ وَالِدِهِ وَ كُنْتُ أَزُورُهُ كَمَا كُنْتُ أَزُورُ

وَالِدَهُ، فَجَاءَتْنِي نَرْجِسُ يَوْماً تَخْلَعُ خُفِّي، فَقَالَتْ: يَا مَوْلَاتِي نَاوِلِينِي خُفَّكِ! فَقُلْتُ: بَلْ أَنْتِ سَيِّدَتِي وَ مَوْلَاتِي، وَ اللّٰه لَا أَدْفَعُ إِلَيْكِ خُفِّي لِتَخْلَعِيهِ وَ لَا لِتَخْدُمِينِي بَلْ أَنَا أَخْدُمُكِ عَلَىٰ بَصَرِي، فَسَمِعَ أَبُو مُحَمَّدٍ علیه السلام ذَلِكَ فَقَالَ: جَزَاكِ اللّٰه يَا عَمَّةُ خَيْراً ؛(1)

حکیمه خاتون علیهاالسلام [دختر امام جواد علیه السلام ] می گوید: امام هادی علیه السلام از دنیا رفتند و امام عسکری علیه السلام در جای پدرشان نشستند و من امام عسکری علیه السلام را زیارت می کردم همانطور که پدرشان را قبلاً زیارت می کردم. روزی نرجس علیهاالسلام آمد تا کفشم را از پایم درآورد. به من گفت : ای بانوی من ! کفشت را بیاور تا درآورم. من گفتم : بلکه تو سرور و بانوی من هستی! به خدا قسم

 


1- . كمال الدين وتمام النعمة ، ج2، ص 427 .
صفحه ۶۱

کفشم را به تو نمی دهم تا درآوری و اجازه نمی دهم به من خدمت کنی ؛ بلکه من تو را روی چشم می گذارم و به تو خدمت می کنم. این سخنِ مرا امام عسکری علیه السلام را شنید و فرمود : خداوند پاداش خیرت دهد ای عمّه !

حکیمه خاتون ، بانویی بسیار والامقام و از مقرّبان خداوند است ؛ دختر امام ، خواهر امام و عمّۀ امام است. ایشان راوی جریان زیبای میلاد امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف می باشد . به راستی حضرت نرجس علیهاالسلام چه جایگاهی دارد که حکیمه خاتون علیهاالسلام با افتخار می خواهد به او خدمت کند و نرجس را سیّدۀ خویش می خواند و حجّت خدا نیز دعایش می کنند ؟ سبحان اللّٰه !

با آنکه در کتاب های فراوانی جریان ازدواج حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام ذکر شده است ، به توصیۀ دوستان جریان این ازدواج فرخنده را برای کامل بودن نِسبی این مجموعه و نیز برای تبرّک و تیمّم ذکر می کنیم.

قیصر روم تصمیم گرفت تا نوه اش مِلیکا را به عقد ازدواج برادرزادۀ خود درآورد . مجلس مفصلی آراستند و مقامات کشوری و لشکری در مجلس حاضر شده ، می خواستند بخشهایی از انجیل را بخوانند و عقد را جاری کنند که ناگهان تختی که داماد روی آن نشسته بود لرزید و دامادِ نگون بخت از بالای تخت به زیر افتاد. کشیشان مسیحی به قیصر روم گفتند : این اتفاق نشان دهنده آن است که این ازدواج میمنت ندارد و جلسه را بر هم زدند.

 

صفحه ۶۲

پس از مدّتی قیصر روم تصمیم گرفت ملیکا را به عقد برادرزادۀ دیگرش درآورد . مجلسی آراستند ، مقامات آمدند و دوباره با لرزیدن تخت و افتادن داماد ، مجلس برهم خورد. ملیکا متعجّب و بیمار گردید. نکتۀ قابل توجّه این است که از مادر والامقام حجّت بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف - همان طور که آوردیم - در روایات مستفیضه به « سيّدة الإماء » تعبیر شده یعنی مقام سروری و سیادت ، حتّی شاید بر کنیزانی که شرافت مادری امام معصوم را پیدا کردند. این خانم با این جلالت و قدر هرگز نمی تواند جزو جاحدین و منکرین عمدی دین حق یعنی اسلام و مذهب حق ، یعنی شیعه امامیه باشد.

ممکن است این پرسش در ذهن خوانندگان محترم ایجاد شود: بانویی که سالها بر دین مسیحیّت بوده چگونه چنین افتخار و شرافتی پیدا می کند که مادر آخرین خلیفۀ خداوند گردد؟!

پاسخ آن است که در کلمات نورانی اهل بیت علیهم السلام گروهی به عنوان مستضعف فکری معرّفی شده اند. در این مجال قصد بررسی روایات را نداریم ؛ امّا به همین مقدار اکتفا می کنیم که در یک کلام ، مستضعف یعنی کسی که حجّت بر او تمام نشده و هیچ تعمّدی بر نپذیرفتن حق ندارد؛ همچنین احتمال گمراهی که نتیجۀ آن لزوم تحقیق و بررسی است در خود نمی دهد . اضافه بر اینکه از تمام اعتقادات این بانوی والامقام پیش از تشرّف به اسلام اطّلاع نداریم .

هر چه که بوده است ، با اطمینان می توان گفت آن حضرت

 

صفحه ۶۳

پیش از ازدواج یقیناً جزو جاحدان و منکران حق و حقیقت نبوده اند و استضعاف ایشان با عرضۀ دین مبین اسلام برطرف گردیده است.

جریان ازدواج ، به هم خورد تا اینکه شبی از شب ها مليكا علیهاالسلام - نوۀ قیصر روم - رؤیای عجیبی مشاهده کرد.

نرجس خاتون در خواب دید که حضرت مسیح علیه السلام و حضرت شمعون و گروهی از حواریّین در قصر قیصر جمع شده اند و منبری از نور در آنجا نصب شده که بلندای آن منبر سر به آسمان می کشد .(1)

در آن هنگام پیغمبر اکرم صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ و جانشین ایشان و عدّه ای از فرزندانشان وارد شدند. حضرت مسیح علیه السلام جلو آمدند و رسول خدا را در آغوش گرفتند. رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ فرمودند:

یا روح اللّٰه ! من آمده ام از وصیّ تو شمعون ، دخترش ملیکه را برای این فرزندم خواستگاری کنم . و با دست خویش به امام عسکری علیه السلام اشاره کردند.

مسیح علیه السلام به شمعون نگریست و گفت: شرافتی نصیبت شده است! خاندان خویش را به خاندان محمّد متصل کن. شمعون نیز پذیرفت.

رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ از منبر بالا رفتند خطبه ای خواندند و نرجس خاتون علیهاالسلام را به عقد امام عسکری علیه السلام درآوردند. نرجس خاتون علیهاالسلام از ترس کشته شدن ، رؤیای خویش را برای پدر و پدربزرگش بازگو

 


1- . مادر حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام از نسل جناب شمعون وصی حضرت عیسی _ علی نبیّنا وآله وعلیه السلام_ است .
صفحه ۶۴

نکرد. او پس از مشاهده رؤیا ، از خوردن غذا و نوشیدنی امتناع می نمود. بیمار شد و طبیبی در روم نماند که ایشان را معاینه نکند.

روزی قیصر روم به ملیکا گفت :

ای روشنی چشمم! آیا خواسته ای داری که انجام دادن آن برایت دلپذیر باشد ؟

نرجس خاتون علیهاالسلام فرمود:

من که از خوب شدنم نا اُمیدم! امّا اگر دستور دهی زندان بان ها اسیران مسلمان را آزار ندهند و غل و زنجیر از آنان بگشایند ، شاید مسیح و مادرش مرا عافیت بخشند.

وقتی قیصر روم چنین کرد حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام اظهار داشتند که کمی بهتر شده اند و اندکی غذا میل کردند. قیصر روم شادمان شد و بیش از پیش اسیران را اکرام نمود و عزیز داشت.

پس از گذشت چهارده شب ، نرجس خاتون حضرت صدیقۀ طاهره علیهاالسلام را در خواب زیارت نمودند ، در حالی که حضرت مریم علیهاالسلام به همراهشان بودند . مریم گفت: این سرور زنان است ؛ مادرِ شوهرت ابو محمّد . نرجس خاتون علیهاالسلام گریست و از این که امام عسکری علیه السلام به زیارتشان نمی آیند شکایت کرد.

فاطمه زهرا علیهاالسلام فرمودند:

تا زمانی که بر دین مسیحیان هستی پسرم به زیارتت نمی آید و خواهرم مریم از دین تو بیزار است.

 

صفحه ۶۵

نکته جالب این جاست که صدیقۀ طاهره علیهاالسلام می فرمایند: مریم از دین تو بیزار است و نفرمود ه اند از شخص تو! با این که در روایات ما شخصی که به مذهب کفر است ، آبرو و اعتبار ندارد . معلوم می شود نرجس خاتون در انتخاب دین مسیحیّت مقصّر نبود.

صدیقه طاهره علیهاالسلام فرمودند:

اگر رضایت خداوند و مسیح و مریم علیهماالسلام را می خواهی باید مسلمان شوی و بگویی: أَشْهَدُ أَن لا إلهَ إِلّا اللّٰه و أَنَّ أَبِي مُحمَّداً رسولُ اللّٰه .

پس از آن که نرجس خاتون علیهاالسلام مسلمان شدند ، صدیقه طاهره علیهاالسلام ایشان را در آغوش گرفتند و فرمودند: منتظر زيارت ابو محمّد باش .

شبی از شب ها امام عسکری علیه السلام به خواب نرجس خاتون علیهاالسلام آمدند و از ایشان خواستند خود را در پوشش و لباس خادمان لشکر قیصر روم قرار دهند. با انجام این کار و در پی شکست رومیان از مسلمانان ، ایشان نیز به عنوان کنیز راهی بلاد اسلام شدند.

از آن طرف امام هادی علیه السلام بشر بن سلیمان را احضار فرمودند و دستور دادند به کنار دجله رود و کنیزی را با نشانه های خاصی خریداری کند. نامۀ زیبایی نیز به خط رومی نوشتند و نامه را به بشر دادند و دویست و بیست دینار نیز نزد او سپردند . بِشر به کنار دجله آمد و از روی نشانه ها آن حضرت را شناخت و نامۀ امام

 

صفحه ۶۶

هادی علیه السلام را تقدیم کرد.

هنگامی که نرجس خاتون علیهاالسلام نامه را دید به شدّت گریست و به صاحبش گفت: مرا به همین شخص بفروش. هنگامی که بشر دینارها را پرداخت و نرجس خاتون علیهاالسلام را تحویل گرفت مشاهده کرد که آن حضرت نامه را بر چشم خود می گذارد و می بوسد.

بشر تعجّب کرد و از ایشان پرسید: نامه ای را می بوسی که نویسندۀ آن را نمی شناسی ؟! نرجس خاتون خود را معرفی کرد و جریان ازدواج خویش را بیان فرمود.

در زیارت نامه آن حضرت می خوانیم :

السَّلامُ عَلَيْكِ يا شَبِيهَة أُمّ مُوسَىٰ وَ ابْنَة حَوَارِي عِيسَىٰ ؛ درود بر تو ای شبیه مادر موسی و دختر حواریون عیسی.(1)

شباهت به مادر حضرت موسی علیه السلام از آن جهت است که فرعون خواب بدی دید و تعبیرکنندگان دربار به او گفتند : فرزند پسری در بنی اسرائیل به دنیا خواهد آمد که پس از به حکومت رسیدن تاج و تخت تو را از بین می برد.

فرعون دستور داد تا هر پسری که در بنی اسرائیل به دنیا می آید بکشند و جاسوسانی در بنی اسرائیل گماشت. خداوند برای حفظ جان حضرت موسی علیه السلام با قدرت مطلق خویش کاری کرد که کسی ندانست و نفهمید مادر موسی فرزندی در شکم دارد .

 


1- . مفاتیح الجنان ، زیارت حضرت نرجس علیهاالسلام .
صفحه ۶۷

حکومت بنی العبّاس نیز که می دانست در خانۀ حضرت عسکری علیه السلام فرزندی به دنیا می آید که زمانی ریشۀ ظلم را در جهان می خشکاند ، جاسوسانی گماشته بود تا اگر قرار بود فرزندی بیاید او را بکشند . خداوند برای حفظ وجود مقدّس امام زمان علیه السلام همان کاری را انجام داد که با مادر موسی علیه السلام انجام داده بود و کسی ندانست نرجس خاتون علیهاالسلام فرزندی در شکم دارد.

از دیگر ویژگی های حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام محبّت شدید آن حضرت به امام عسکری علیه السلام است به گونه ای که از امام خواستند دعا کند تا او پیش از آن حضرت از دنیا برود. امام عسکری علیه السلام نیز درخواستش را پذیرفته ، برایش دعا کردند.

لازم به ذکر است یکی از اقدامات بسیار عالی و ممتاز جهت توسل به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف واسطه قرار دادن مادر والامقامشان حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام است . به عنوان نمونه زمانی که در سامرا بیماری وَبا آمده بود ، مرحوم آیت اللّٰه سیّد محمّد فشارکی حکم کردند که شیعیان سامرا به نیابت از حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوانند. در اثر این توسّل و این زیارت کار به جایی رسید که دیگر کسی از شیعیان با بیماری وَبا از دنیا نمی رفت و تمام مردگان و هلاک شدگان این بیماری از اهل سنّت بودند و حتّی نقل شده که اهل سنّت از شرم ساری و خجالت ، جنازه های خود را شبانه دفن می کردند و از آنجایی که نمی دانستند شیعیان دقیقاً چه کاری انجام می دهند که سبب نجاتشان شده

 

صفحه ۶۸

است می آمدند و رو به روی ضریح مطهّر امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام می ایستادند و می گفتند :

يا علىّ الهادی نُسلّمُ عَليكَ بِما يُسلِّمُ عَليكَ الشيعَةُ، ای امام هادی! همانگونه که شیعیان به تو سلام می دهند ، ما نیز به تو عرض سلام می کنیم!

زحمت ارزشمند مدّاح اهل بیت علیهم السلام جناب آقای خرّم فر که برای اولین بار اشعار مربوط به ملیکۀ دنیا و آخرت - مادر بقية اللّٰه الأعظم عج الله تعالی فرجه الشریف را در مجموعه ای وزین گردآوری نموده اند ، مصداقی بارز برای همین توسّل و واسطه قراردادن این بانوی عالی مقام در درگاه باهرالنور فرزندش حجّت ابن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف است.

به برادران و خواهران بزرگوار خصوصاً خوانندگان محترم این کتاب پیشنهاد می کنیم توسّل و توجه خود را به این ملیکۀ دنیا و آخرت ( تعبیری که مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان با حسن سلیقه دربارۀ حضرت نرجس علیهاالسلام به کار برده اند) بیشتر کنند .

می توانیم برای نرجس خاتون علیهاالسلام نذر کنیم و با توجّه به اینکه تاریخ ولادت یا وفات آن حضرت در کتب تاریخی و روایی نقل نشده است می توان در هر زمانی مجلسی به نام توسّل به حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام بر پا کرد از اشعار زیبایی که در وصف آن بانوی فضیلت و انسانیت سروده شده بهره برد و با ذکر مصیبتی مجلس را خاتمه داد . همچنین چه زیباست که ثواب برخی از اعمال صالح خویش

 

صفحه ۶۹

را به ایشان هدیه کنیم .

شایسته است در محافل و مجالسی که در ایّام نیمه شعبان برگزار می شود خطبا و شعرا و مادحان ، در خطابه و شعر و سرود خویش مردم را به جایگاه والای مادر امام عصر - أرواحنا فداه - توجّه دهند. یقیناً نتیجۀ هر یک از این کارها خوشحالی و رضایت ولی نعمتمان، مهدی موعود عج الله تعالی فرجه الشریف و تقرّب به آن امام مهربان و غریب است.

بسیاری از شیفتگان و دلدادگان آستان قدس مهدوی به حق گله دارند از اینکه یاد و نام ولی عصر_ أرواحنا فداه_ را با همۀ ازدیادی که در سال های اخیر یافته ، هنوز در محافل و دل های ما و در خلوت و جَلوتمان آنگونه که باید و شاید نیست.

یکی از راه های پراکندن عطر گل نرگس ترویج نام و یاد مادری است که چنان مقامی پیدا می کند که حکیمه خاتون علیهاالسلام با آن عظمت و نورانیّت خدمت به او را افتخار خویش می داند.

مادری که به تعبیر زیارت نامۀ آن حضرت « الْحَامِلَة لِأَشْرَفِ الْأَنَامِ » بود(1) و دامان پاکش جایگاه آخرین خلیفۀ خدا و منتقم آل محمّد گردید.

گردآوری کتاب هایی از این دست و برپایی محافلی به نام حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام و تشویق شعرا و گویندگان به ترویج نام آن حضرت ، راهی است برای فزونی یافتن یاد و نام امام عصر

 


1- . مفاتیح الجنان، زیارت حضرت نرجس علیهاالسلام .
صفحه ۷۰

_ أرواحنا فداه_ و عطر پراکنی در جامعۀ شیعی .

استادی داشتم که یک سفر حج به نیابت از حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام مشرّف شده بود! عزیزان می توانند سفرهای زیارتی خویش را به اعتاب مقدسه و نیز آستان مقدس رضوی به نیابت از آن بانوی تقوا و کرامت قرار دهند. از دیگر فرصت ها برای ترویج یاد مادر حضرت بقیة اللّٰه عج الله تعالی فرجه الشریف آشنا کردن زائران در سفر زیارتی شهر مقدّس سامرّا با گوشه ای از عظمت آن حضرت است ؛ چرا که حضرت نرجس خاتون علیهاالسلام در همان ضریحی مدفونند که امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام آرمیده اند.

بار دیگر از نویسنده و سایر دست اندرکاران نشر این کتاب گرانسنگ تشکر نموده امیدوارم تمام کسانی که در گردآوری این کتاب نقشی دارند و شاعرانی که افتخار سرودن در مدح مادر آن یار غایب از نظر را پیدا کرده اند و سایر عزیزان ، مورد توجّه ویژه و دعای خاصّ حضرت حجّت ابن الحسن العسكری _أرواحنا فداه_ و مادر آن حضرت قرار گیرند.