به قلم : نویسندۀ محقق حجت الاسلام
آقای سید محمّد موحّد ابطحی
گنجینۀ عصمت
حضرت نرجس خاتون ، مادر گرامی امام زمان ، بانوی عالی رتبهای است که متاسفانه به خاطر قصور و تقصیر جامعه شیعه و همچنین عناد مخالفین، زوایای مختلف زندگی و مقامات ایشان ناشناخته مانده است، عمر کوتاه این بانو و شرایط خفقان و تقیه شدیدی که در زمانه ایشان حاکم بود، امروزه ما را از معرفت و شناخت کافی نسبت به این بانو محروم کرده و جز اندکی از مقامات و فضایل ایشان، آگاهی چندانی در دست نداریم. شاید همین یک فراز از فرمایش امام صادق برای نشان دادن فضای سیاه و خفقان حاکم بر شهر سامرا کفایت کند که سدیر صیرفی گوید محضر امام مشرف شدم و حضرتش را در حال گریه شدیدی دیدم همانند گریه زن جوان مرده!! وقتی علت گریه ایشان را پرسیدم، حضرت فرمودند: هم اکنون کتاب جفر که در آن اخبار بلایا و منایا تا روز قیامت آمده را مطالعه میکردم و احوال ولادت قائم ما اهل بیت و غیبتش را میخواندم که باعث گریه و ناراحتی من همین بود. توجه به این مطلب ضروری است که وقتی احوال ولادت و زمانه ی ولادت امام عصر و سختیهای آن باعث گریه و ناراحتی امام صادق شده، شخص نرجس خاتون که در مرکز این حوادث و مشکلات قرار دارد و حامل این نور الهی است بیشترین فشار و اذیت را متحمل میشود. خصوصاً که به خاطر حفظ جان امام، بایستی جلالت قدر این بانو بر دیگران مخفی و پوشیده میماند تا کمتر مورد حسادت و دشمنی بنی العباس و گماشتههای آنان قرار بگیرد. چرا که از امام عسکری نقل شده: بنی امیه و بنی العباس به دو دلیل دست به کشتار ظالمانه خاندان رسالت میزدند، اول اینکه میدانستند حق خلافت با ماست و میترسیدند که ادعای خلافت کنیم و امر خلافت از دست آنان خارج شده و در جای خودش قرار گیرد و دلیل دوم اینکه آنان از اخبار متواتر میدانستند که نابودی ملک و حکومت ظالمین به دست قائم ما خواهد بود و شکی نداشتند که آن ظالمین خودشان هستند پس با تمام توان سعی در کشتار اهل بیت پیامبر میکردند به این امید که بتوانند مانع متولد شدن قائم ما گردند یا اینکه بتوانند او را بکشند و خداوند نیز اراده فرمود که امر ولادت او بر بنی العباس مخفی بماند تا نور خویش را در زمین کامل کند ولو اینکه کافرین نخواهند.
به هر روی مجموع عوامل فوق باعث شد تا از فیض معرفت و شناخت این بانو آنطور که شایسته و بایسته است محروم بمانیم اما باز هم در لا به لای کلمات نورانی اهل بیت، تلالؤهایی از مقامات حضرت نرجس خاتون برای ما قابل مشاهده است که در این نوشتار با رعایت اختصار به ذکر چند نمونه از آنها خواهیم پرداخت، امید که این ناچیز مقبول نظر یگانه فرزندش حضرت صاحب العصر و الزمان افتد.
سید و سرور بانوان (سیّدة الاماء)
یکی از مقاماتی که خاندان رسالت با آن مدح شدهاند، مقام سیادت و برتری آنان بر دیگران است که گاه به صورت مطلق و گاه مقید بیان شده است به عنوان مثال در روایات معصومین، حضرت امیرالمؤمنینبا القابی چون سیّدالعرب ، سیّدالخلایق ، سیّدالمؤمنین ، سیّدالمسلمین ، سیّدالصّدیقین ، سیّدالمتّقین ، سیّد الموحّدین ، سیّدالزّهاد، سیّدالاتقیاء ، سیّدالصّادقین ، سیّدالشهداء ، سیّدالبرره ، سیّدالاوصیاء ، سیّد فی الدنیا و سیّد فی الاخره ، سیّدولد آدم یوم القیامه ، سیّدمبجّل، وو خوانده شده اند بدیهی است این مقام سیادت که صرفا توسط خداوند تبارک و تعالی عطا میشود چیزی فراتر از ریاست و زعامت اجتماعی و این دنیایی است و حاکی از علوّ واقعی و حقیقی روحی و جسمی صاحب لقب میباشد. که لازمۀ این علوّ شأن و رتبه، فرمان پذیری و تسلیم بودن دیگران نسبت به صاحب این مقام است.
در روایتی نقل شده زمانی پیامبر اکرم ، امیرالمؤمنین را با لقب «سیّد العرب» خواندند عایشه که هیچگاه تاب شنیدن فضایل امیرالمؤمنین را نداشت به ایشان اعتراض کرد که مگر شما سیّد العرب نیستید؟ حضرت پاسخ دادند:
من سید فرزندان آدم هستم و علی سیّد العرب است.
سپس عایشه از ایشان پرسید معنای سیّد چیست ؟ حضرت در پاسخ فرمودند :
سیّد کسی است که اطاعتش لازم و واجب است همانطور که اطاعت من لازم و واجب است.
در روایت دیگری حضرت رسول الله فرمودند:
مَا خَلَقَ اللَّهُ شَيْئاً إِلَّا جَعَلَ لَهُ سَيِّداً ؛
خداوند تبارک و تعالی هیچ خلقی را نیافرید الا اینکه برای آن سیدی قرار داد!!
از این دو رایت شریفه برداشت میشود که اولا مقام سیادت به جعل و وضع خداوند تبارک و تعالی است و تفضلی است که به برخی از آفریدگانش عطا مینماید و ثانیا این سیادت معنایی بسیار عمیق و والا دارد که به گوشهای از معنای آن در روایت نبوی فوق اشاره شده بود.
حال روشنتر میشود که چرا چهار امام معصوم از سالها قبل در بین کلمات نورانی خویش با اشاره به مقامات عالیه این بانوی بزرگوار، نرجس خاتون را با لقب «سیادت»! یاد کرده و آیندگان را به عظمت وجود این بانو، متوجه ساختهاند.
زمانی که امام حسن مجبور به صلح با معاویه شدند، برخی از جهال به حضرتش خرده گرفتند . ایشان در پاسخ، خطبه ای ایراد فرمودند و بیان کردند که مصلحت شیعه بر این صلح بوده و این عمل موجب حفظ آخرین وصیّ و خاتم الاوصیاء خواهد بود و ایشان را با انتساب به مادر مکرمهشان نرجس خاتون، آن هم با لقبی بس سترگ معرفی نمودند و فرمودند :
ذَاكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ ؛
او نهمین فرزند برادرم حسین ، پسر سرور کنیزان است .
در روایت دیگری هنگامی که امام صادق قصد داشتند حضرت صاحب الامر را برای ابوبصیر معرفی و شباهتهای ایشان را با انبیاء سابق، بیان کنند؛ حضرتش را با نسبت مادری معرفی کرده و با اشاره به مقام سیادت این بانو، بلندی مرتبه نرجس خاتون را متذکر شدند. حضرت در این روایت شریفه فرمودند:
يَا أَبَا بَصِيرٍ ! هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ ابْنِي مُوسَى ، ذَلِكَ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ ؛
ای ابوبصیر ! او پنجمین فرزند پسرم موسی میباشد ، او فرزند سرور کنیزان است.
از حضرت موسی بن جعفر ، امام کاظم نیز روایت شده که حضرتش بعد از بیان برخی ویژگیهای خاص حضرت مهدی فرمودند :
... وَ يُهْلِكُ عَلَى يَدِهِ كُلَّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ ، ذَلِكَ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ ،
و مهدی هموست که ... تمامی شیطانهای رانده شده به دست او به هلاکت میرسند و اوست فرزند سرور کنیزان.
حضرت علی بن موسی الرضا نیز در روایتی که به بیان فضایل و خصائص حضرت ولی عصر میپردازند، ایشان را با دو خصیصه مهم معرفی میکنند :
الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِي ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ ؛
او چهارمین فرزند من و زاده سرور کنیزان است.
در روایت دیگری که مرحوم علامه مجلسی (ره) در بحارالانوار از کمال الدین ذکر کردهاند مطلبی بس عظیم وجود دارد که از زبان حضرت حکیمه خاتون نقل شده است ایشان میفرماید: من بعد از شهادت امام هادی گاهی به زیارت حضرت امام عسکری میرفتم یک روز که به دیدار پسر برادرم امام عسکری رفته بودم :
فَجَاءَتْنِي نَرْجِسُ يَوْماً تَخْلَعُ خُفِّي وَ قَالَتْ: يَا مَوْلَاتِي نَاوِلْنِي خُفَّكِ ، فَقُلْتُ: بَلْ أَنْتِ سَيِّدَتِي وَ مَوْلَاتِي وَ اللَّهِ لَا دَفَعْتُ إِلَيْكِ خُفِّي لِتَخْلَعِيهِ وَ لَا خَدَمْتِينِي بَلْ أَخْدُمُكِ عَلَى بَصَرِي فَسَمِعَ أَبُو مُحَمَّدٍ ذَلِكَ فَقَالَ جَزَاكِ اللَّهُ خَيْراً يَا عَمَّةِ ...؛
نرجس نزد من آمد تا کفش از پایم بیرون آورد و گفت : ای بانوی من! بگذار تا کفش شما را در بیاورم به او گفتم : من مولای تو نیستم بلکه تو سیده و مولای من هستی و الله اجازه نمیدهم که کفشم را دربیاوری و خدمت من کنی بلکه من خدمت کردن به تو را به روی چشم میپذیرم !!! چون امام عسکری گفتگوی ما را شنیدند فرمودند: ای عمه خداوند جزای خیر به تو عنایت کند.
برای فهم بهتر روایت فوق، لازم است بدانیم بی بی حکیمه خاتون دختر امام جواد و خواهر امام هادی و عمه امام عسکری بودهاند. علاوه بر جلالت قدر ایشان، که به فرموده علامه مجلسی از سفراء حضرت و ابواب امام عسکری و از مخصوصین ائمه و صاحب سر حضرتش بودهاند مربی و استاد حضرت نرجس خاتون نیز میباشند با این وجود نه تنها اجازه نمیدهند که نرجس خاتون ایشان را سیده خویش بخواند، بلکه حضرت نرجس را سیده خویش خطاب میکنند و مهمتر اینکه امام عسکری مهر تاییدی بر این عمل زده و این اعتقاد حکیمه خاتون را امضاء میفرمایند، تا جای هیچ شک و شبههای بر دیگران باقی نماند و عظمت شأن این مخدرۀ والامقدار ، مادر گرامی امام عصر بر همگان روشن گردد.
بانوی برگزیده
یکی دیگر از مقاماتی که نشانگر علوّ رتبه و شأن این علیا مخدره است، مقام اختیار و برگزیده شدن توسط خداوند تبارک و تعالی می باشد که در روایات متعدد از حضرات معصومین ، حضرت نرجس موصوف به این مقام «خِیرَة الاماء » شناسانده شدهاند و حق هم همین است، چرا که مقدّر شده، ایشان حمل کننده نور خاتم الاوصیاء باشد که طبق روایات در بین انوار معصومین «کالْکَوْکَبِ الدُّرِّیِّ» است طبعا بایستی بانویی برای این مهم برگزیده و اختیار شود که سر آمد زنان بوده و شایستۀ لقب «خیرة الاماء» باشد.
امیرالمؤمنین در خطبهای که بعد از جنگ نهروان ایراد کردند، از آخرالزمان و فتنههای آن خبر دادند، در این بین یکی از مستمعین از حضرتش پرسید: بعد از این همه فتنه و مصیبت چه خواهد شد ؟ امیرالمؤمنین فرمودند :
«ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُفَرِّجُ الْفِتَنَ بِرَجُلٍ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ كَتَفْرِيجِ الْأَدِيمِ ، بِأَبِي ابْنُ خِيَرَةِ الْإِمَاء ... ؛
سپس خداوند این فتنه را توسط مردی از ما اهل بیت برطرف کرده و مانند جدا کردن پوست از گوشت، فتنهها را از شما دور و جدا میسازد. پدرم فدای فرزند برترین کنیزان.
روایت دیگری نیز از امیرالمؤمنین وارد شده که عبارت آن حاکی از این است که: سیره و عادت امیرالمؤمنین این بوده که هر گاه امام حسین بر ایشان وارد میشدند میفرمودند :
«بِأَبِي أَنْتَ يَا أَبَا ابْنِ خِيَرَةِ الْإِمَاءِ...؛
پدرم فدای تو باد ای کسی که پدرِ ، زادۀ برترین کنیزان هستی.
طبق روایت فوق دو نکته مهم در سیرۀ امیرالمؤمنین بر ما مشخص میشود اول اینکه ایشان اهتمام فراوانی به ذکر و یاد امام عصر داشته اند که البته این اهتمام در دیگر خطبهها و فرمایشات حضرت نیز کاملاً مشهود است.
دوم اینکه یاد امام عصر قرین با یاد مادر بزرگوارشان و اشاره به مقام والای برگزیده شدن نرجس خاتون توسط خداوند بوده است.
در ادامه بحث، ذکر این نکته ضروری است که القاب و کلماتی که از لسان حضرات معصومین صادر میشود دارای وجوه متعدد معنایی است و همانطور که خود ائمه فرمودهاند: همانند کلام الله دارای بطون مختلف هست. در روایتی آمده که راوی از امام رضا سؤال کرد که چرا کنیه رسول خدا «اباالقاسم» است ؟
حضرت پاسخ دادند:
چون ایشان فرزندی به نام قاسم داشتند از این روی مکنّی به ابوالقاسم شدند راوی ( که از این قاعده تعدد بطون و معانی کلمات اهل بیت آگاه بوده ) مجدداً سؤال میکند که آیا در من این اهلیت را میبینید که اضافه بر این معنا برایم بفرمایید؟ امام رضا فرمودند : بلی آیا نشنیدهای که علی قسیم جنت و نار است؟ پس او قاسم الجنه و النار است و پیامبر به منزله پدر امیرالمؤمنین هستند لذا مکنی به ابوالقاسم شدند.
بعد از توجه به این قاعده به این نتیجه خواهیم رسید که وقتی حضرات معصومین برای این بانو از لقب «سیدة الاماء» و «خیرة الاماء» استفاده میکنند علاوه بر معنای ظاهری آن که اشاره به کنیز بودن حضرت نرجس (حسب ظاهر) و سیادت داشتن و برگزیده بودن ایشان بر دیگر کنیزان است و معنای عمیقتری هم دارد که همانا کمال عبودیت و بندگی خداوند تبارک و تعالی است، یعنی این مقام سیادت و اختیار را نسبت به همه زنان مؤمنه دارا بوده است همانطور که این تعبیر برای حضرت صدیقۀ کبری نیز به کار برده شده و از ایشان به «أَمَةُ اللَّه» تعبیر شده است.
قَالَ رَسُولُ اللَّه :أُدْخِلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَيْتُ عَلَى بَابِهَا مَكْتُوباً بِالذَّهَبِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ حَبِيبُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ اللَّهِ فَاطِمَةُ أَمَةُ اللَّهِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ عَلَى مُبْغِضِيهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ.
پیامبر اکرم فرمودند : هنگامی که در بهشت داخل شدم مشاهده کردم که با خط طلا بر درب بهشت این کلمات نوشته شده « خدایی جز الله نیست و محمد حبیب اوست و علی ولی خداست و فاطمه بنده اوست و حسن و حسین برگزیدگان خدا هستند و لعنت و نفرین خداوند بر دشمنان آنها باد.»
البته در ضمن مطلبی که در قبل ذکر شد و بی بی حکیمه خاتون حضرت نرجس را سیده و مولای خویش خواندند و تقریر امام بر عمل ایشان نیز شاهد دیگری بر صدق این ادعاست.
بانوی طاهره و مطهره
یکی از مقامات و شئون بسیار والا که جمیع مادران اهل بیت دارا هستند، مقام طهارت است که این طهارت ذاتی لازمه تحمّل نور امامت است. روایات بسیاری بر این مطلب دلالت دارد که در ذیل به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم :
1 حضرت رسول الله فرمودند:
«لَمْ يَزَلِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يَنْقُلُنِي مِنَ الْأَصْلَابِ الطَّيِّبَةِ إِلَى الْأَرْحَامِ الطَّاهِرَةِ؛
پیوسته خداوند مرا از صلبهای پاک به رحم های پاک منتقل میکرد.
این مضمون به قدری از حضرت رسول الله در منابع فریقین به نحو متعدد روایت شده که عدۀ کثیری از علمای فریقین بر صحت این قاعده و تعدد طرق آن اقرار کرده و حتی کتب مستقلی در این زمینه تألیف کردهاند که پرداختن به آن در این مختصر نمیگنجد.
2 در زیارت امیرالمؤمنین خطاب به حضرتش به همین مطلب شهادت داده و میخوانیم:
«أَشْهَدُ أَنَّكَ الشَّجَرَةُ الطَّيِّبَةُ لَمْ تَزَلْ بِعَيْنِ اللَّهِ تَتَنَاسَخُ فِي أَصْلَابِ الْمُطَهَّرِينَ وَ تَنْتَقِلُ فِي أَرْحَامِ الطَّاهِرَاتِ الْمُطَهَّرَاتِ ».
شهادت میدهم که تو درخت و دودمان پاکی هستی که همواره در محضر خدا از صلبهای پاک به رحمهای پاک و پاکیزه شده منتقل میشوی.
3 در زیارات متعدد حضرت سیدالشهدا نیز عیناً به همین مطلب اشاره شده و شهادت میدهیم:
«أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا»
شهادت میدهم که شما نوری بودید در اصلاب والا و رحمهای پاک که هیچ گونه نجاستی از نجاسات جاهلیت به شما ملاقات نکرده است.
4 در زیارت ائمۀ بقیع نیز این مطلب آمده که:
« لَمْ تَزَالُوا بِعَيْنِ اللَّهِ- يَنْسَخُكُمْ فِي أَصْلَابِ كُلِّ مُطَهَّرٍ وَ يَنْقُلُكُمْ فِي أَرْحَامِ الْمُطَهَّرَاتِ لَمْ تُدَنِّسْكُمُ الْجَاهِلِيَّةُ الْجَهْلَاءُ وَ لَمْ تَشْرَكْ فِيكُمْ فِتَنُ الْأَهْوَاءِ طِبْتُمْ وَ طَابَ مَنْبَتُكُم»
پيوسته خداوند شما را در صلب هاى پاكيزه منتقل فرموده و از ارحام پاك نقلتان داده و هرگز نادانى نادانان شما را آلوده نكرده و فتنههایى كه از خواهشهاى نفس پيدا مىشود ، شريك و همتاى شما نشده است ، پاكيزهايد و محلّ نشو و نماى شما نيز پاك و پاكيزه مىباشد .
این مقام طهارت که نشانگر پاکی مادران اهل بیت از هرگونه نجاست و آلودگی مادی و معنوی است و طبعاً دلالت بر پاکی و عصمت این مخدرات از هر گونه اشتباه و گناه میکند (چرا که جمیع انجاس جاهلی از این مخدرات نفی شده و اینان را مبرّا از هر گونه رجس و نجسی میداند) علائم و نشانههایی را نیز به همراه دارد که یکی از این علامتها دور بودن این بانوان از برخی ویژگیهای زنان همانند دیدن خون حیض و نفاس است .
در مورد حضرت صدّیقۀ کبری یکی از اسامی حضرتش «بتول» نامیده شده و در روایات متعدد بیان شده که بتول به بانویی اطلاق میشود که خون حیض و نفاس نمیبیند.
در روایتی نقل شده که اسماء بنت عمیس میگوید: در ولادت یکی از اولاد حضرت زهرا حاضر بودم و هیچ خونی از حضرتش ندیدم، علت را که از پیامبر جویا شدم. حضرت رسول الله فرمودند: زیرا فاطمه طاهرۀ مطهره است !!
در روایت صحیحه و مشهوره امام کاظم نیز به مقام «طهارت و عصمت» صدیقۀ کبری، با اشاره به همین مطلب توجه داده شده که حضرت فرمودند:
إِنَّ فَاطِمَةَ صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ وَ إِنَّ بَنَاتِ الْأَنْبِیَاءِ لَا یَطْمَثْن.
قطعاً فاطمه صدیقۀ شهیده است و دختران انبیاء دچار حیض نمیشوند.
این مطلب با نقل روایتی که مرحوم علامه طبرسی از اهل بیت نقل میکند محکمتر میشود :
وقد روى عنهم ان سبيل أمهات الأئمة سبيل فاطمة في ارتفاع الحيض عنهن.
به تحقیق از اهل بیت روایت شده که جریان امر در مادران ائمه ، مانند حضرت فاطمه است در اینکه خون دیدن از آنان برداشته شده است.
بعد از بیان و اثبات این مطلب به نحو عام که مادران اهل بیت دارای مقام طهارت و عصمت هستند و اینکه یکی از نشانههای این مقام، ندیدن خون حیض و نفاس است؛نقل مطلب مهمی از سفیر دوم امام عصر جناب محمد بن عثمان العمری از بی بی حکیمه خاتون، دختر بزرگوار امام جواد شنیدنی خواهد بود که فرمود :
«وُلِدَ السَّيِّدُ مَخْتُوناً ، وَ سَمِعْتُ حَكِيمَةَ تَقُولُ: لَمْ يُرَ بِأُمِّهِ دَمٌ فِي نِفَاسِهَا وَ هَكَذَا سَبِيلُ أُمَّهَاتِ الْأَئِمَّةِ .»
سَیِّد (منظور امام عصر است) در حالیکه ختنه شده بود، متولد گردید و از حکیمه شنیدم که : مادر امام عصر خون نفاس ندید و همین است شیوه وضع حمل در مادران ائمه .
وعاء مقدس
بعد از ذکر برخی مقامات بانوی برگزیدۀ عالم ، حضرت نرجس خاتون باید گفت:
برترین فضیلت این بانو که حاکی از عظمت طینت و خلقت و وجود این مخدره در عوالم تکوین میباشد، این است که حضرت نرجس توسط خداوند تبارک و تعالی اختیار و برگزیده شده و طاهره و مطهّره گردید تا ظرف وجود نورانی حضرت خاتم الاوصیاء و صاحب العصر و الزمان قرار گیرد و بدین سبب به سیادت حقیقی در دو عالم نائل گردد. همانطوری که در مورد مادر گرامی امام جواد نیز که وعاء و ظرف وجودی امام بودند، تصریح به این مقام شده است. حضرت علی بن موسی الرضا فرمودند :
«قُدِّسَتْ أُمٌ وَلَدَتْهُ قَدْ خُلِقَتْ طَاهِرَةً مُطَهَّرَةً »
تقدیس شده مادری که او را به دنیا اورد و او طاهره و مطهره افریده شد.
توجه به این نکته ضروری است که در روایات اهل بیت تصریح شده که بعد از خمسه طیبه، افضل اهل بیت و اعلم و احکم آنها وجود نورانی حضرت قائم آل محمد است طبعاً بانویی که قرار است وعاء و ظرف این نور قرار بگیرد بایستی از ظرفیت والاتری نسبت به بقیۀ مادران اهل بیت برخوردار باشد تا طبق اقتضای سنخیت قابل و مقبول ، عمل شده باشد.
ختامه مسک :
بعد از بیان مقام وعاء بودن و ظرفیت حضرت نرجس خاتون توجه به روایتی حایز اهمیت خواهد بود که نشانگر اهمیت این مقام و وظیفه شیعیان نسبت به نرجس خاتون بانویی که به شرافت مقام وعاء امامت و وجود خاتم الائمه ، حضرت صاحب الامر نایل آمده، میباشد .
حضرت امام سجاد به نقل از رسول خدا در بیان جریان حضرت آدم و سجده ملائکه میفرمایند: روزی پیامبر خطاب به مردم فرمودند:
یا عباد الله ! زمانی که خداوند نور اشباح ما اهل بیت را از جایگاه ویژهاش در عرش به صلب آدم منتقل کرد، حضرت آدم متوجه شد که نوری از وجودش ساطع میگردد ولی این که این انوار از کیست بر او تبیین نشد از همین روی از خداوند سؤال کرد که این انوار، کیستند؟
«قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: أَنْوَارُ أَشْبَاحٍ نَقَلْتُهُمْ مِنْ أَشْرَفِ بِقَاعِ عَرْشِي إِلَى ظَهْرِكَ وَ لِذَلِكَ أَمَرْتُ الْمَلَائِكَةَ بِالسُّجُودِ لَكَ إِذْ كُنْتَ وِعَاءً لِتِلْكَ الْأَشْبَاحِ ... »
خداوند در پاسخ فرمود: اینان نور اشباحی است که از برترین جایگاه عرش خودم به صلب تو منتقل کردم و به همین خاطر به ملایکه امر کردم که بر تو سجده کنند !!! چرا که تو وعاء و ظرف این انوار قرار گرفتی ...
روایت فوق مطلب بسیار بزرگی را برای ما بیان میکند: تمامی ملائکه مامور به سجده بر آدم میشوند به خاطر اینکه او ظرف و وعاء انوار اهل بیت قرار داده شده، ابلیس لعین از درگاه الهی مطرود و ملعون واقع میشود چون حاضر به سجود و تواضع در برابر وعاء و ظرف نور اهل بیت نشد!!
سجود والاترین مرتبه تواضع و فروتنی است. خداوند تبارک و تعالی امر فرموده که نهایت تواضع خود را برای کسی قرار دهید که وعاء نور اهل بیت قرار داده شده، حال وظیفه ما در قبال مادران اهل بیت که هر یک وعاء نور ذوات مقدسه در این عالم هستند، مشخص میشود خاصه در قبال حضرت نرجس خاتون که وعاء نور وجود حضرت ولی امر هستند که در روایت معراج وقتی انوار اشباح اهل بیت به رسول خدا نشان داده شد نور حضرت مهدی در بین انوار اهل بیت مانند «کوکب الدُّری» میدرخشید .
از این رو جای آن دارد، مانند ملائکه تواضع کرده و سر به تیره تراب گذاشته و همنوا با دختر بزرگوار امام جواد و صاحب سرّ حضرت هادی و عسکری به محضر بی بی نرجس خاتون عرضه بداریم:
یا سیدتی و یا مولاتی انا فداک و جمیع العالمین.
سیّد محمّد موحّد ابطحی
13 رجب الخیر 1444
قم مقدّس