سلام ای باران ، هاشم طوسی

سرودۀ : شاعر و مداح دلسوختۀ آل عصمت علیهم السلام : 

آقای هاشم طوسی از مشهد مقدّس

سلام مطلع فجر و سلام ای باران

سلام حضرت نرجس سلام مادرجان 

 

دوباره از کرمت شعر تازه میخواهم

برای از تو سرودن ، اجازه میخواهم

 

طلا به نرخ به غیر از طلا نمی ارزد

همین سبب شده که ، کاخ روم می‌لرزد

 

بزرگ زاده! بزرگیّ تو پس از این است

و جایگاه شما حسرت سلاطین است

 

نصیب عاشق و معشوق دل پریشانی است

ملیکه ای ست که شأنش نه مثل زندانی است

 

اگر اسیر شدی ، این هم از سعادت توست

پسند حضرت زهرا شدن لیاقت توست

 

تو آمدی که بتابی به آسمان حسن

تو ای صبورترین یار همزبان حسن

 

به رکن دین خدا ، تکیه گاه بودی تو

پناه عالمیان را پناه بودی تو

 

به زخم بی کسی اش التیام می‌دادی

همین که بر گل رویش سلام می‌دادی

 

کریمه ای و ، حکیمه ، نجیب و طاهره ای

حلیمه ، زاکیه ، منصوره ای ، مطهره ای

 

در آسمان نجابت چو ماه دیده شدی

برای مادری عشق برگزیده شدی

 

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

تمام هستی زهرا نصیب نرجس شد