می زند صِیقَل به قلبم رنگ و بوی نامتان
می کند با خاک یکسانم شکُوه گامتان
خاکِ جان از سوسن و ریحانه،بُستان می شود
تا زبالا می رسد توفیقِ استشمامتان
ابتدا از نسلِ عیسی عاقبت از اهلِ بیت
چشم نرگس ، مستِ از زیباییِ فرجامتان
روم،یادش هست می لرزید از اعجازتان
زنگِ ناقوس است ماتِ نغمه ی اسلامتان
آسمان، پاگردِ معراجِ قدمهای شماست
طالعِ سعد است در پرواز، گِردِ بامتان
تختِ شاهنشاهیِ روم و اسیری؛چیست راز؟!
شهدِ عشقِ نجلِ هادی ریخته در کامتان
مغرب و مشرق شود روزی سراسر،روز و شب
هم نفس با عرشیان دَهر از خُدّامتان
می جهد از عرش تا پیش شما روحُ القُدُس
تا شود آرام در آغوش زهرافامتان
صد هزاران قیصر و شمعون فدای اهل بیت
باشد این یک جمله،سِرّ هجرت و پیغامتان
حجّتان مقبول ، بر گِردِ امام عسکری
خلعتِ اِحرامِ ایمان هست بر اندامتان
سامرا ، منزلگهِ جاویدِ مروارید هاست
مقصد هر قطره باشد ساحل آرامتان
محمد علی نوری
سروده ی سال ۹۶